عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی
عبداله رضوی هستم. اینجا مجالیست برای بیان آنچه هست و آنچه نیست...

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۱۰۲ مطلب توسط «دکتر عبداله رضوی» ثبت شده است

سالی دگر با بیم ها و امیدها رسید. و این ما هستیم مردمی عجیب و خاص در این عرصه. مردمی که شاید منحصر به فرد ترین انسانهای کره خاکی باشیم. مردمی که در حرف زدن و ادعا کسی به گرد پای ما نمی رسد! اما موقع عمل کردن انگار نه انگار. مردمی که خواننده هایش مرزهای بی اخلاقی را درنوردیده اند! مردمی که پزشکهایشان در دنیا پرآوازه اند! مردمی که دانشمندهایش در دنیا در بسیاری از پست های کلیدی مشغول به کارند. حال چطور می شود چنین مردمی در عرصه های دیگر نمی توانند درست فکر کنند و رفتار کنند؟! آیا جهان سومی بودن یک جبر است؟ آیا جهان سومی بودن جغرافیاست؟ و یا نه، جهان سومی بودن در ذهن ها ما و اطرافیان ما است. بلی افکار و عقاید و سلایق ما است که جهان سومی بودن ما را مشخص می سازد. وقتی هر کدام از ما از تمیزی کوچه ها و خیابان های اروپا و آمریکا حرف می زنیم و از طرفی خودمان آشغال پرت میکنیم در خیابان و کوچه دیگر چه انتظاری داریم که از نظر فرهنگی پیشرفت کنیم. از این دست مثال ها زیاد است. چنانچه فرهنگ و عقاید مرتبط با رفتارها و در نهایت سایر مشخصه های جوامع متمدن است. مانند اقتصاد که در تمامی متغییرهایی مانند فرهنگ و عقیده نهفته است. کسی که عقیده ای به پیشرفت کشور و لزوم وجود و رشد اقتصاد کلان برای نسل های آینده اعتقادی ندارد و یا کسی که تعصب و و استقلال و میهن پرستی خود را به پشیزی می فروشد می شود امثال خاوری. حال باید پرسید آیاد امثال خاوری بیشتر مقصر هستند یا کسانی دیگر. برای بنده جای سوال است چرا ما بدین نحو رفتار می کنیم! مگر شتر سواری دولا دولا هم می شود. اگر کشور ما اسلامی است و قوانین اسلامی ساری و جاری است چرا قطع دست در کشور ما اجرا نمی شود؟! مگر نه اینکه مجازات دزد قطع انگشت یا دست است؟ یا نباید اعتقادی به اسلام داشته باشم یا باید قوانین این دین را بپذیریم. من شخصاً این نوع از مجازات را شاید قبول نداشته باشم ولی سئوالم این است که چرا یک روش یا آئین را به درستی انجام نمی دهیم. یا مکن با فیل بانان دوستی یا بساز خانه ای در خور فیل. چرا باید شاهد چنین صحنه هایی باشیم! صنجه های دزدی و غارت بیت المال. صنحه های کلاهبرداری و رانت. صحنه های لابی و پولشویی. 

دکتر عبداله رضوی

دیر یا زود همه ما محکوم به فنائیم. اما چیزی که در این بین مهم است اثر ما است. اثرات وجودی ما، فارغ ار اینکه بپذیریم وجود داریم یا نه! با فاکتور گرفتن از مباحث فلسفی-وجودی و چیستی های وجود و هستی، این ماییم که بایستی اثر بگذاریم بر معادلات بیرونی خود چنانچه در طول تاریخ نیز بر این موضوع تاکید شده و این مسئله از خصوصیات افراد و انسانهای تاثیرگذار و مهم بوده است. شاید تاریخ و تمدن بشری به خود خیلی از مفاخر و رهبران کاریزماتیک دیده است و باز فارغ از تاثیرات خوب یا بد این رهبران و افراد مهم بایستی مدنظر قرار دهیم تاثیرات این افراد بر روی سایر افراد در اجتماعات و کشورها را. جنگها و خونریزی های متعدد در طول تاریخ بوده اند که شاید با کمی تفکر و تعقل افراد مذکور می توانستند اتفاق نیوفتند. گاهی پس دادن تاوان کارهای دیگران بسیار سنگین است. اینجا است که کلیات مبحث اختیار زیر سئوال می رود. در جهانی که هر روز جبر بیش از پیش جولان می دهد و رخ نمایی میکند، این نوع بشر است که باید به تنهایی بتواند کورسوهای امید را کشف و تکثیر کند. شاید تا قبل از پاندمی کرونا کمتر کسی به این درجه از درماندگی بشر می توانست فکر کند! در پاندمی کرونا به وضوح ثابت شده جبر خیلی بی اختیارتر از اینها می تواند بر اختیار ما خط بطلان کشیده و ما را برای همیشه خلاص نماید.

دکتر عبداله رضوی

آیا تاکنون با عصبانیت گفته اید که خلایق هر چه لایق؟ بله، شاید خیلی از شما جوابتان مثبت باشد. خب الان مصرف اش زیاد شده... استفاده کنید!

دکتر عبداله رضوی

ترسیم تمام و کمال احساسات و افکار با کلمات شاید سخت ترین و ناممکن ترین فعل برای انسان بوده و خواهد بود. رساندن حق مطلب با کلمات و واژه ها گاهی ناممکن است. در این مواقع است که زبان قاصر می ماند. پیرامون رویداد عاشورا بسیار بسیار گفته شده و قلم ها زده شده. اما هنوز هم اقیانوسی بیکران از ناگفته ها پیش روی ما است. نگاه کردن به انگشت اشارت گر به جای محل اشاره ی اشارت گر، عادت ویرانگریست که شوربختانه ما ایرانی ها بشدت به آن معتادیم! عادتی که بسرعت منجر به نابودی خواهد شد. ملتی که حافظه ی تاریخی کوتاهی دارند محکوم به زوال اند. نیز آنهایی که احساس را بر عقل ترجیح می دهند. احساس همیشه نابودگر عقل بوده در تاریخ بشریت. آدمهای احساسی به نتیجه ی بازی نگاه میکنند و نه نوع بازی! نوع بازی را فدای نتیجه می کنند و البته در پایان بازی نتیجه را هم واگذار میکنند. نمیدانند که باید در بازی زندگی با تمام وجود بازی کنند. نمی دانند که حال خودشان را نباید به نتیجه بازی وابسته کنند. انسان اگر با تمام وجود بازی کنه، نتیجه بازی هر چه بشه قابل قبول است. در بازی زندگی باید در پایان به جز زیبایی چیزی ندید. نباید حال خودمون رو به نتیجه بازی واگذار کنیم. نباید حالمون وابسته به شرایط بیرونی و دیگران باشه. در دل هر رنجی، دردی و مصیبتی، بذری خیری(بخوانید پاداش یا عکس العمل طبیعت) نهفته است برابر یا بزرگتر از آن. صرف نظر از نوع اعتقاد و باور شخصی می توان گفت اکنون آموزگار بزرگ شهادت برخواسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن میفهمند، و به همه آنها که پیروزی بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد. بیاموزد که شهادت نه یک باختن بلکه یک انتخاب است. انتخابی که در آن مجاهد با قربانی کردن خویش در آستانه معبد عشق و آزادی، بر خصم  پیروز می شود. و حسین وارث آدم، آدمی که به بنی آدم زیستن داد و وارث پیامبران بزرگ که به انسان چگونه باید زیست را آموخته اند.
حسین اکنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم چگونه باید مُرد را بیاموزد. حسین آموخت که مرگ سیاه سرنوشت شوم مردم زبونیست که تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند. کسانی که گستاخی آن را ندارند که شهادت را  انتخاب کنند، مرگ آنان را انتخاب خواهد کرد. در چنین روزگاریست که برای مَرد مُردن تضمین یک ملت است...

آری مثال این افراد الان در جامعه ما زیادند. از هر قشری...

دکتر عبداله رضوی

در این فضا انتظار حیات آن هم حیات زیبا امری غیرعادیست. در زمانی که تمامی مسائل به اوج رسیده. حتی روح آدم نیز از این فضا مسموم شده است. اما سئوالی که مطرح می شود این است که چرا کسی حرفی نمیزند. آیا کمک کننده ای نیست. پیام بری، پیام آوری! آیا تحقق آرزو فرضی محال است؟ آیا حیات و طبیعت نمی خواهند فکری بکنند.

دکتر عبداله رضوی