عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی
عبداله رضوی هستم. اینجا مجالیست برای بیان آنچه هست و آنچه نیست...

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی

۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فرهنگ» ثبت شده است

فرهنگی که رو به افول است و به سوی زوال می رود! این روند غم انگیز فرهنگ حال حاضر کشورمونه! بی تعارف و بی پرده باید بگوییم و اعتراف کنیم که شاید غم بارتر از وضعیت قرمز خشکسالی در کشور، وضعیت قرمز بی فرهنگی تهدید کننده است. این روند با تمامی مختصات آن که حتماً چالشی است بس بزرگ برای اهل فن و دانشمندان جامعه شناس و روانشناس، به قدری وحشتناک است که حتی در نگاهی در صحبتهای نوجوانان و حتی کودکان این سرزمین بویی از اعتراف و اعتراض رو شاید بشه فهمید! و متاسفانه هیچ ارگانی فکری به حال و روز ناخوش فرهنگ نمی کند. فرهنگی که در حال احتضار است...

دکتر عبداله رضوی

یک رمضان دیگر هم تمام شد. روال همین است... سالها پشت سر هم می گذرند و به اصطلاح عمر ما است که مثل برق و باد می گذرند.سئوالی که هنوز بی جواب مانده و سالهاست که بی جواب است این موضوع بوده که چرا مبانی و آموزه های مذهبی نتوانسته به قدری که انتظار می رفته ما و رفتار ما را اصلاح کند؟! چرا ما هنوز هم اندرخم یک کوچه ایم؟! و متاسفانه هر روز هم بدتر می شویم! در سلسله پستهای قبلی به نکات مهمی اشاره کردم و گفتم که مجموعه ای از عوامل مختلف باعث و بانی این شکست در اصلاح فرد و اجتماعی است، از عوامل فردی گرفته تا عوامل اجتماعی. و به نظر من نقطه عطف این موضوع عدم وجود یک اراده ی محکم می باشد. چرا که شاید آموزه های دینی لازم باشد ولی کافی نخواهد بود...

دکتر عبداله رضوی

باعث بسی تاسف است که به یک شایعه یا حتی گیریم واقعیت، که بنزین گران می شود، صف های طویلی در پمپ های بنزین تشکیل شد! این یک فاجعه ی فرهنگی است! فارغ از مسائل اقتصادی یا مسائل و زیرساخت ها و بافت فرهنگی-سیاسی! کشور، آیاد سودی که از یک باک بنزین می شود برد چقدر است؟! آیا فردی که دیشب به خاطر سود چند ده هزار تومانی در صف بنزین بود به این فکر نمی کرد که شاید فردی بیماری داشته باشد یا کار مهم و حیاتی و بزنینی در باک ماشینش نباشد؟! اینها حاصل عدم کفایت فرهنگ یک جامعه است! و این بی کفایتی یک شبه به وجود نیامده است. وقتی ملتی خود را با چهار تا سرستون و... دلخوش کرده و به گذشته ی خود می بالد، بدون اینکه به داشته های فعلی خود نگاهی بکند، حاصلی بهتر از این نخواهد داشت. کسی منکر تمدن و فرهنگ چند هزار ساله ی ایران نیست، آیا مگر می شود صرفاً با گذشته خود را دلخوش کرد؟ همانطور که گفتم فارغ از بنیانهای سیاسی-اجتماعی آیا نباید در بنیانهای ذهنی و فردی مردم کنکاش کرد؟ آیا نباید هر فرد ایرانی از خود بپرسد چرا؟! دیشب برای چندمین بار در سالهای اخیر نشان دادیم که فروپاشی و اضمحلال فرهنگی و اجتماعی ما بسیار عمیق تر و سهمگین تر از آن چیزیست که فکر می کنیم...

دکتر عبداله رضوی

استیو جابز فقید در زمان حیات خویش یکی از افراد جالب و منحصر به فردی از نظر خصوصیات اخلاقی بود. استیو گاهی بسیار مهربان بود و گاهی بسیار بی رحم! و این مجموعه خصوصیات بود که وی را به یک استوره بی بدیل تبدیل کرد. این که چه زمانی باید چه عکس العملی را از خود بروز بدهید خیلی مهم است، و ظرافت کار اینجا نهفته است! استیو میگفت: "این که مردم چه می خواهند را ما باید تعیین کنیم" ؛ این یکی از جمله های جالب وی بود، بسیاری وی را بخاطر این جمله فردی مستبد و خودخواه خواندند! ولی استیو دلیلی داشت برای این گفته خویش، او میگفت مردم در بسیاری از مواقع اشتباه فکر میکنند! و این ما هستیم که باید با انتخاب یک مسیر و راه درست بتوانیم زندگی را برای مردم راحت و زیبا سازیم...!

بله، مقصود وی این بود که مهندسین زبده اپل مثل جانی آیو باید به خود زحمت داده و بهترین ها را برای مردم انتخاب کنند. و البته بهترین ها در زمان مناسب!

اینها را گفتم تا مثال و مقدمه ای باشد برای موضوع مهم و سئوال اساسی این روزهای خیلی از ما(خیلی از روشنفکران"به معنای غیرعام"). سئوالی که هم جوابهای زیادی ممکن است داشته باشد و هم ممکن است هیچ جوابی نداشته باشد! هر چند در این دنیا برای هر سئوالی جوابیست...

آیا این مسئولین یک کشور هستند که تعیین میکنند که مردم باید چه چیزی بخواهند؟!

یا نه، مردم خودشان بهتر می توانند تشخیص دهند که چه چیزی می خواهند؟!

آیا بهبود فرهنگ عمومی یک کشور در گرو اصلاحات رفتاری فرد به فرد افراد یک جامعه است؟! یعنی اگر هر فردی به تنهایی اقدام به اصلاح نکند هیچ راهی برای رهایی از بی فرهنگی در یک جامعه وجود ندارد؟!

آیا عدم اقدام افراد یک جامعه در جهت بهبود رفتار خویش، وظیفه دولت ها را در قبال بهبود فرهنگ و حتی اقتصاد یک کشور سلب می کند؟!

براستی اگر وظیفه ای وجود دارد، وظیفه چه کسی است؟ و اگر مقصری وجود دارد، چه کسی مقصر است؟!!!

دکتر عبداله رضوی
جوامع مختلف در تاریخ خود لحظات حساس و سرنوشت سازی داشته اند، که باعث شده مسیر زندگی و اجتماعی مردم آن کشورها دچار یک دگرگونی عمیق شده و بسیاری از معادلات کلیشه ای فرهنگ و اقتصاد اشان درهم بشکند و نهایتاً منجر به شروع عصر تازه و جدیدی برایشان گردد. البته ریشه یابی چرایی پیدایش و روند آن و از همه مهمتر کیفیت نظام های تشکیلاتی برای حفظ روح تغییر(یا هر چه اسمش را بگذارید) بحث مفصلی است. حال سئوال اینجاست که آیا وقتش رسیده که جامعه ایران هم دچار دگردیسی فرهنگی شود؟! چون علیرغم ادعای فرهنگ چند هزار ساله و مسائلی از این دست، ما ایرانی ها هنوز با حداقل استانداردهای فرهنگی برای زیست طبیعی در جامعه امروزی و یک جامعه مدنی مناسب، فرسنگ ها فاصله داریم...
دکتر عبداله رضوی