عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی
عبداله رضوی هستم. اینجا مجالیست برای بیان آنچه هست و آنچه نیست...

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مرگ» ثبت شده است

گاهی تنهایی

هیچ چیزی اثر نمیکند

مگر تنهایی، مگر سکوت

و شاید مرگ

برای من از زندگی نگو

من سالهاست که زندگی میکنم تنهایی را

برای من از سکوت بگو

سکوتی بی انتها

برای من از آزادی بگو

آزادی ابدی

آری، میخواهم آزادی را زندگی کنم

می خواهم از سکوت به خود بگویم

و تو آن سکوت بی انتهایی

و دیگر هیچ وقت سخن نخواهی گفت

و تو خود منی

و من خاموشم

دکتر عبداله رضوی

ترسیم تمام و کمال احساسات و افکار با کلمات شاید سخت ترین و ناممکن ترین فعل برای انسان بوده و خواهد بود. رساندن حق مطلب با کلمات و واژه ها گاهی ناممکن است. در این مواقع است که زبان قاصر می ماند. پیرامون رویداد عاشورا بسیار بسیار گفته شده و قلم ها زده شده. اما هنوز هم اقیانوسی بیکران از ناگفته ها پیش روی ما است. نگاه کردن به انگشت اشارت گر به جای محل اشاره ی اشارت گر، عادت ویرانگریست که شوربختانه ما ایرانی ها بشدت به آن معتادیم! عادتی که بسرعت منجر به نابودی خواهد شد. ملتی که حافظه ی تاریخی کوتاهی دارند محکوم به زوال اند. نیز آنهایی که احساس را بر عقل ترجیح می دهند. احساس همیشه نابودگر عقل بوده در تاریخ بشریت. آدمهای احساسی به نتیجه ی بازی نگاه میکنند و نه نوع بازی! نوع بازی را فدای نتیجه می کنند و البته در پایان بازی نتیجه را هم واگذار میکنند. نمیدانند که باید در بازی زندگی با تمام وجود بازی کنند. نمی دانند که حال خودشان را نباید به نتیجه بازی وابسته کنند. انسان اگر با تمام وجود بازی کنه، نتیجه بازی هر چه بشه قابل قبول است. در بازی زندگی باید در پایان به جز زیبایی چیزی ندید. نباید حال خودمون رو به نتیجه بازی واگذار کنیم. نباید حالمون وابسته به شرایط بیرونی و دیگران باشه. در دل هر رنجی، دردی و مصیبتی، بذری خیری(بخوانید پاداش یا عکس العمل طبیعت) نهفته است برابر یا بزرگتر از آن. صرف نظر از نوع اعتقاد و باور شخصی می توان گفت اکنون آموزگار بزرگ شهادت برخواسته است تا به همه آنها که جهاد را تنها در توانستن میفهمند، و به همه آنها که پیروزی بر خصم را تنها در غلبه، بیاموزد. بیاموزد که شهادت نه یک باختن بلکه یک انتخاب است. انتخابی که در آن مجاهد با قربانی کردن خویش در آستانه معبد عشق و آزادی، بر خصم  پیروز می شود. و حسین وارث آدم، آدمی که به بنی آدم زیستن داد و وارث پیامبران بزرگ که به انسان چگونه باید زیست را آموخته اند.
حسین اکنون آمده است تا در این روزگار به فرزندان آدم چگونه باید مُرد را بیاموزد. حسین آموخت که مرگ سیاه سرنوشت شوم مردم زبونیست که تن به هر ذلتی می دهند تا زنده بمانند. کسانی که گستاخی آن را ندارند که شهادت را  انتخاب کنند، مرگ آنان را انتخاب خواهد کرد. در چنین روزگاریست که برای مَرد مُردن تضمین یک ملت است...

آری مثال این افراد الان در جامعه ما زیادند. از هر قشری...

دکتر عبداله رضوی

متاسفانه هفته ی سیاهی رو پشت سر گذاشتیم. روزهای بهت آور و باور نکردنی. امیدوارم که دیگر تکرار نشوند. صدها نفر از بین ما رفتند...

دکتر عبداله رضوی
جبر در عالم هستی(کیهان) به طرز وحشتناکی حکم فرماست...!
و در تک تک سلولهای انسان
از تولد و مرگ ستارگان تا بدخیمی یک سلول...
پس چرا ما هستیم؟!
مگر یک فعل برای آزمایش روند یک جبر نیاز به انجام دارد؟!
مگر نه آنکه آزمون برای سنجش اختیار است؟!
اینها سوالاتیست که شاید در میان موجودات فرازمینی هم مطرح باشد...!
و حتی شروعیست برای اینکه بدانیم شاید ما نیستیم...
شاید ما نمود عینی یک آزمونیم(بخوانید گیم!)
و نهایتاً همیشه در پایان هر به ظاهر پایانی، می رسیم به نقطه شروع...
و سیکل بیهوده سوال
سیکل مزخرف زندگی
و باز بودن...
دکتر عبداله رضوی