عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی

مجالی برای بیان

عبداله رضوی
عبداله رضوی هستم. اینجا مجالیست برای بیان آنچه هست و آنچه نیست...

نویسندگان
طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات

۵ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «جبر» ثبت شده است

همه ی ما با واژه ای پرکاربردی به نام ادامه دادن آشنا هستیم. واژه ای که یقیناً خیلی بار معنایی بیشتری از یک واژه ی ساده دارد. نیز در حیطه های مختلفی کاربرد داشته و فراوان به آن رجوع می شود. اینکه کسی چطور ادامه می دهد مهم است. کیفیت و کمیت ادامه دادن به اندازه ی تمامی آدمهای کره ی زمین می تواند باشد. این واژه ارتباط فراگیری با کیفیت زندگی هر کسی و مسائل مربوط به اثر شر طبیعی و جبر و اختیار در زندگی دارد. در زندگی ما انسانها رازها و مسائلی وجود دارد که هیچ وقت نخواهیم توانست به جواب آنها برسیم و نه کسی ما را درک خواهد کرد و نه ما کسی را درک خواهیم کرد(بصورت خوب و کامل).

دکتر عبداله رضوی

دیر یا زود همه ما محکوم به فنائیم. اما چیزی که در این بین مهم است اثر ما است. اثرات وجودی ما، فارغ ار اینکه بپذیریم وجود داریم یا نه! با فاکتور گرفتن از مباحث فلسفی-وجودی و چیستی های وجود و هستی، این ماییم که بایستی اثر بگذاریم بر معادلات بیرونی خود چنانچه در طول تاریخ نیز بر این موضوع تاکید شده و این مسئله از خصوصیات افراد و انسانهای تاثیرگذار و مهم بوده است. شاید تاریخ و تمدن بشری به خود خیلی از مفاخر و رهبران کاریزماتیک دیده است و باز فارغ از تاثیرات خوب یا بد این رهبران و افراد مهم بایستی مدنظر قرار دهیم تاثیرات این افراد بر روی سایر افراد در اجتماعات و کشورها را. جنگها و خونریزی های متعدد در طول تاریخ بوده اند که شاید با کمی تفکر و تعقل افراد مذکور می توانستند اتفاق نیوفتند. گاهی پس دادن تاوان کارهای دیگران بسیار سنگین است. اینجا است که کلیات مبحث اختیار زیر سئوال می رود. در جهانی که هر روز جبر بیش از پیش جولان می دهد و رخ نمایی میکند، این نوع بشر است که باید به تنهایی بتواند کورسوهای امید را کشف و تکثیر کند. شاید تا قبل از پاندمی کرونا کمتر کسی به این درجه از درماندگی بشر می توانست فکر کند! در پاندمی کرونا به وضوح ثابت شده جبر خیلی بی اختیارتر از اینها می تواند بر اختیار ما خط بطلان کشیده و ما را برای همیشه خلاص نماید.

دکتر عبداله رضوی
برای تمامی افراد دنیا یقیناً حتی شده یکبار پیش آمده که از فرط حرف زیاد برای گفتن(بخوانید درد دل)، ترجیح می دهند ساکت بمانند. حالا نیز حرف زیاد است و مجال کم. برای انسان آزاده بسی آزار دهنده و رنج آور است، در زمانی که دیگر اثری از انسانیت نمانده است. حال این مباحث وقتی وارد موضوع فلسفه هستی و وجود می شود، میبینیم که خاصاً خود ما در این بعد از جهان هستی عملاً بازیچه ای بیش نیستیم. حال بازیچه کی، مشخص نیست! هر چه خودم را متقاعد می کنم به قبول اختیار، فقط یک شاهد و دلیل این حس را در من میکشد و حس جبر را بر من چیره می سازد. و آن یک دلیل نه مرگ و زمان آن، بلکه چرایی وقوع و ثبوت تولد و پیدایش آن می باشد...
دکتر عبداله رضوی
جبر در عالم هستی(کیهان) به طرز وحشتناکی حکم فرماست...!
و در تک تک سلولهای انسان
از تولد و مرگ ستارگان تا بدخیمی یک سلول...
پس چرا ما هستیم؟!
مگر یک فعل برای آزمایش روند یک جبر نیاز به انجام دارد؟!
مگر نه آنکه آزمون برای سنجش اختیار است؟!
اینها سوالاتیست که شاید در میان موجودات فرازمینی هم مطرح باشد...!
و حتی شروعیست برای اینکه بدانیم شاید ما نیستیم...
شاید ما نمود عینی یک آزمونیم(بخوانید گیم!)
و نهایتاً همیشه در پایان هر به ظاهر پایانی، می رسیم به نقطه شروع...
و سیکل بیهوده سوال
سیکل مزخرف زندگی
و باز بودن...
دکتر عبداله رضوی
در این کره ی خاکی جبرهایی هستند که اختیارین! و اختیاراتی که جبری!!!
در مواقعی اختیارات جبری بسیار ویرانگر می توانند باشند...
ویران کننده ی ذات اختیار بشر... و فروپاشننده ی هرآنچه هست از نعمت آزادی، که هر انسانی می تواند داشته باشد...
دکتر عبداله رضوی